فیلسوفی لطیفه ای برای حضار تعریف کرد همه دیوانه وار خندیدند.
بعد از لحظه ای او دوباره همان لطیفه را گفت و تعداد کمتری از حضار خندیدند.
او مجدد لطیفه را تکرار کرد تا اینکه دیگر کسی در جمعیت به آن لطیفه نخندید.
او لبخندی زد و گفت:
وقتی نمیتوانید بارها و بارها به لطیفه ای یکسان بخندید،پس چرا
بارها و بارها به گریه و افسوس خوردن در مورد مسئله ای مشابه
ادامه میدهید…!؟؟
گذشته را فراموش کنید و به جلو نگاه کنید …
شاد باشید تا زنده باشید …
برچسب : نویسنده : vahidpirizade66 بازدید : 50